مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

مهدی یار عزیز کوچولوی مامان و بابا

برای مهدیار عزیزم

1392/5/22 19:14
نویسنده : خاله حدیثه
373 بازدید
اشتراک گذاری

من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها ...

می خواهم با تو سخن بگویم...

می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم ...

می خواهم هرچه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود ...

شعرهایم ناتمام ماندند .... اسیر دلتنگی شدم من ...

وخواب مرا به رویای با تو بودن می رساند...

کاش خیابانهای شلوغ سهم ما نبود ...

اما ... غصه ای نخواهم خورد ... اشک هایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد ...

حرف های ناتمامم را  به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم ...

پاییز از راه می رسد و ما دوباره به بودن و رسیدن به انتهای جاده سرنوشت می اندیشیم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

عسل
31 مرداد 92 16:20
سلام چه پسر با مزه ای دارید .
از طرف من ببوسش عزیزم .
دوستش دارممممممممم


خیلی ممنون شما لطف دارین