مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

مهدی یار عزیز کوچولوی مامان و بابا

پست اختصاصی

سلام به همه دوستان این پست رو می خوام اختصاص بدم به خودم . دیروز یعنی 14 آذر تولد خاله حدیثه بود . چقد روز قشنگی بود . دوستای خاله برای اینکه خاله رو سوپرایز کنن من رو به یه کافی شاپ دعوت کردن وقتی رفتم دیدم که بله دوستای گلم یه جشن تولد سه نفره برای خاله ترتیب دادن و کیک و نوشیدنی و کادو و... وای که چه روز قشنگی بود دست همشون درد نکنه . قشنگ تر از اون هم این بود که مهدیار جونم تو روز تولد خاله اولین مروارید دهانش در اومد و من وقتی این موضوع رو فهمیدم که اولین مروارید نفسم با تولدم یکی شده کلی ذوق کردم و تصمیم گرفتم یه جشن دندونی قشنگ برای پسرم بگیرم . عکس های تولد خاله در ادامه مطلب   ...
15 آذر 1392

8 ماهگی و کارای جدید

تک مروارید خونمون تازگی ها رفته تو 8 ماهگی و کلی کارای جدید یاد گرفته 1-دست دسی می کنه 2-سینه میزنه 3-نانایی می کنه 4-سینه خیز میره 5-میتونه برای چند ثانیه روی پاهای خودش وایسه 6-بابا میگه 7- سر سفره همه چیز رو به هم میریزه 8-هرچیزی رو که تو دست میگیره با شمارش 1،2،3 ما سریع اونو می اندازه 9-یاد گرفته میگه دَدَ (بریم دَدَر ،  بیرون)   ...
1 آذر 1392

فضولی تو خونه مامانی

سلام عزیزم این مدت که داری روز به روز بزرگ تر می شی شیرین کاری ها و البته شیطنت هات هم بیشتر میشه . دیشب که خونه مامانی بودید رفتی سراغ میز مبل و شروع کردی  به انداختن رومیزی و گذاشتن اثر انگشت روی میزها . ما هم از بس که عاشق تو هستیم هیچی به تو نمی گیم و تو هم از این فرصت ها خوب استفاده میکنی و هر کاری دلت بخواد انجام می دی . اول رفتی کنار میز وایسادی و نقشه کشیدی که چطوری به رومیزی میشه دست زد بعد که با تلاش های بسیار دستت به رومیزی رسید اونو کشیدی طرف خودت بعد کنترل رو برداشتی بعد از اینکه کنترل رو برداشتی یه خنده ای کردی بعدش هم کل رومیزی و کنترل ها رو انداختی روی زمین بعد ...
11 آبان 1392

روزنامه خوندن گل پسر

سلام تک ستاره خاله . چند شب پیش وقتی بابا جونت از سر کار اومد چند تا روزنامه با خودش آورده بود و داشت می خوند تو هم از اینکه خیلی کنجکاوی و همه چیزی رو باید تجربه کنی روزنامه های بابایی رو برداشتی و شروع کردی به خوندن و البته مچاله کردن روزنامه ها .     ...
11 آبان 1392